تا تو هستی که دستانم را بگیری
آرزو میکنم هر روز زمین بخورم
کاش تابستانها هم برفی بود
تـــلــخ تـــر از انــتـــظار . . .
انـتـظاریست که مـــی دانی پـایـان خــوشــی ندارد
امـــــــّا
بــــاز هــــم دل به پــایـــانـــی خــــوش مــی بــنــدی
به ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻣﺎﻍ ﺑﺎﻻﻯ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺷﻪ !
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﭼﺸﻤﺶ ﺭﻭ ﺯﻳﺮ ﭘﺘﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺩﻣﺎﻏﺸﻮ ﺑﻴﺮﻭﻥِ ﭘﺘﻮ :-|
اخبار نشون داده یارو تو کوه یه تیکه فیروزه پیدا کرده که چند میلیون دلار ارزش داره...اونوقت من
توخیابون یه بیست و پنش تومنی
دیدم خم شدم بردارم خشتکم جر خورد... :|
وقتي سكوت خدا را در برابر راز و نيازت ديدي,نگو خدا بامن قهر است!
اوبه تمام كائنات فرمان سكوت داده
تاحرف تورا بشنود.
گذران زندگی این را به من آموخت
که آدم ها معمولا چیزهایی را از دست می دهند
که از داشتنش مطمئن هستند...
- تی اس الیوت
پرسید:سیگار را ترک کردی؟... گفتم نه کبریت را ترک کردم !...
سیگار را با سیگار روشن میکنم ...!
عشق مثل کشيدن دو سر يک کِش ميمونه
که 2 نفر دارن ميکشنش
اگه يکي ولش کنه
دردش واسه کسي ميمونه
که هنوز اونو سفت نگاه داشته
سيگار بي تقلب و ناز پري رخان اين هر دو در كشاكش دوران كشيدنيست.
به زخم های پشت دستم با سیگار می نگری ؟!
درد ندارند دیـــــــــــــــگر
از روزی که رفتـــــــــــــــی ،
مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد !
مرده ها درد نمــــی کشند
حرف آخرم این است،
برنگرد دیـــــــــــــــگر
زنده ام نـــــــــــکن !
خدایا؛
نعمت سلامتی مبداء همه نیازهاست و عاقبت به خیری مقصد همه نیازها؛
بین این مبداء تا آن مقصد؛ والاترین نیازها دلخوشیست؛
به بزرگیت سوگند آنرا به تمامی عزیزانم عطا فرما .
باز باران،نه نگویید با ترانه،می سرایم این ترانه جور دیگر :
باز باران بی ترانه،دانه دانه،میخورد بر بام خانه،یادم آرد روز باران،پا به پای بغض سنگین،
تلخ و غمگین،دل شکسته،اشک ریزان.
به مامانم گفتم:
خارجیا به سوپ میگن استارتر نه شام!!!
گفت: بابات خارجیه یا عمه گور به گور شدت...؟؟؟
اصن لزومی هم نداشت به عمم اشاره کنه ها،لامصــب صرفا خواست بهش بگه گور به گور شده!!!
تا حالا دقت کردین هر وقت نمیرین بیرون شانسی موهاتون قشنگ درست میکنین. حالا خدا نکنه عروسی
دعوت شین. مگه این مو درست میشه باید 100بار شست و سشوار کشید ؟
دقت کردین وقتی حقیقت رو می دونین ، گوش دادن به دروغای طرف مقابل چقدر لذت بخشه؟!
بعد از کلی بحث سر خریدن گوشی جدید و شکست خوردن من .. به بابام میگم:راستشو بگید من سر
راهیم ؟منو تو امامزاده صالح پیدا کردیدمگه نه؟میگه:اووووه که کلاسیم میزاره واسه خودش تورو تو
شوش پیدا کردیم تو یه تشت قرمز بودی!!!!!
سکه ها همیشه صدا دارند
اما اسکناس ها بی صدا
پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرود
بیشتر آرام و بی صدا باشید . . .
نمیدانم چه حکایتیست که من باید مثل مار به خود بپیچم و هر روز خاطرات تو مثل پونه
در برابرم سبز شوند!!!
مادرم سواد شعر ندارد ...
اما خودش زیباترین شعر دنیاست ...
مامانم عدس پلو گذاشته با کشمش. بهش میگم مامان گوشت چرخ کرده و پیازاش کووو پس....!!!
چرا خالیه ؟
فرداش بهم میگه اون گوشت چرخ کرده و سرخ کن. منم خوشااااااااااااال گفتم ناهار چیه مامانی؟؟؟
میگه: گوشت عدس پلو ی دیرووووزه! :-(یعععععنی من اررووووورررر دادم
اگر میتونستی از هرکسی یه صفت برای خودت برداری
از من چی برمیداشتی !؟
واسه همه بفرست جواب های جالبی میگیری
ولی اول جواب من رو بده !
گاهي هيچ كس را نداشته باشي بهتر است...
باور كن...
خيلي ها تنها ترت مي كنند. ..
"ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ" ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ "ﻧﻪ" ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﮑﻨﺪ...
ﻫﻤﻪ "ﻣﺤﺒﺘﻬﺎﯾﯽ" ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻡ...
ﻫﻤﻪ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯼ" ﺁﺑﮑﯽ ﮐﻪ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻢ...
ﻫﻤﻪ "ﺳﺎﺩﮔﯽ" ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ...
"ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ" ﺗﺎﻭﺍﻥ ﻫﻤﻪ "ﺧﻮﺵ ﺑﯿﻨﯽ ﻫﺎﯾﯽ" ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻭ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻭ ﺣﺮﻓﺸﻮﻥ ﯾﻪ ﺭﻧﮕﻪ
ﻧﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﺭﻭﻏﺎﺷﻮﻥ ﻗﺸﻨﮕﻪ
ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺖ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺭ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻮﻧﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ
ﯾﮏ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﻢ ﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺷﻮﻧﺪ،
ﺯﯾﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺖ
ﺟﺎﯼ ﻋﻤﯿﻖ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺩﻗﯿﻖ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ...
( ﺯﺭﺗﺸﺖ )
یه بار بابام گفت برو چایی بریز
منم گفتم تو نزدیک تری به آشپزخونه. برو بریز بیار بخوریم
پاشد رفت اون سر پذیرایی نشست گفت حالا تو نزدیک تری. برو بریز بیار بخوریم
فرق زمین خوردن دختر و پسر:
دوفففففففسک (زمین خوردن یه دختر به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای… یک رهگذر: دخترم
خوبی؟ فشارت افتاده؟
میخوای برسونمت دکتری جایی؟ یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به
من من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!
حالا واسه پسرا ... زااااارت (صدای زمین خوردن) رفیق پسر: اوه اوه اسگوووووووول چت شد؟ خاک بر
سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلقققققق\"صدای پس گردنی\") یک رهگذر: چیزی مصرف
کردی؟یکم کمتر میزدی خب!! یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ!
یه پیرمرد رهگذر: جوونا همه معتادن یه پیرزن رهگذر: بدبخت مامان باباش
تو را آرزو نخواهم کرد . هیچ وقت .. تو را لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی با دل خودت ..
نه با آرزوی من
وقتی به کسی به طورِ کامل و بد
هیچ شک و تردید ی اعتماد میکنید،
در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت :
شخصی برای زندگی
یا
درسی برای زندگی
توضیحات : مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود
سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود
و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟ دختر گفت:
می‌خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا٬ من برای
تو یک دسته گل خیلی قشنگ می‌خرم تا آن را به مادرت بدهی. وقتی از گل فروشی خارج می‌شدند دختر در
حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر
گفت: می‌خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست! مرد دیگرنمی‌توانست چیزی
بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت
و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد! شکسپیر می‌گوید: به جای تاج
گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز بیاور...........
چــه قانــون ناعــادلانــه ای
بــرای شــروع یــک رابطــه ,
هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد …
امــا …
بــرای تمــام شدنــش ,
همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
آن روز ها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختن
این روز ها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند
آن روزها مال باخته می شدی
و این روز ها دلباخته . . .
خدایا به خواب مادر من آسایش
به بیداریش عافیت
به عشقش ثبات
به مهرش تداوم
و به عمرش برکت جاودان عطا کن .
شکرانه اش با من ..
___________ به نام خدا ___________
خوشبختــــــــی یعنــــی قلب پدرت بتــــپد ...!
___________ پایاטּ _____________
شــبـهــایــم مے گــذرد!!!
بــدون اینکـــه،
دلــم هوای آغوشــت را داشــته باشــد!!!
"آغوشــت ارزانــے دیگــران"؛
مـن مهمــان پــاهــای بغــل کــرده ام هســتم.
و ایـن آرامشــم را
حتــے با" تــــــو" عـــوض نمــے کنــم.
نصف اشباهاتمان ناشی از این است که
وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم
دختر بچه : دوسِت دارم
پسر بچه : مثل آدم بزرگا؟!
دختر بچه : نـــــــه … راستـــــــکی ..!
به گورستان گذر کردم صباحی''' شیندم ناله و افغان و آهی
شنیدم کله ای با خاک می گفت''' که این دنیا نمی ارزد به کاهی
به گورستان گذر کردم کم و بیش''' بدیدم حال دولت مند و درویش
نه درویشی به خاک بی کفن ماند''
'نه دولت مند برده یک کفن بیش
نظرات شما عزیزان:
سعید 
ساعت2:28---28 خرداد 1394
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
نویسنده: 
